Free Essay

Dark Side of Leadership

In:

Submitted By marziehmtz
Words 6293
Pages 26
بسم الله الرّحمن الرّحیم

دانشکده مدیریت، علم و فناوری

گزارش درس تئوری های سازمان و مدیریت:
نفش رهبری در عملکرد گروه های کار

استاد درس: جناب دکتر فقیهی
تهیه کنندگان : مرضیه معتضدیان – علیرضا سلامی
تاریخ تحویل : ۶/۱۱/۹۳

مقدمه پدیده رهبری، فرآیند اجتماعی شناخته شده ای در علوم رفتاری است که به شکل گسترده ای مورد پژوهش قرار گرفته است. سیستم های اقتصادی و سیاسی، سازمان های اجتماعی و شرکت های تجاری، وجود خود را مدیون رهبری موفق انسان ها هستند؛ به طوریکه نجات یک کشور از بحران، رشد و شکوفایی فرزندان در یک خانواده و یا تحقق اهداف یک سازمان کسب و کار، بدون رهبری اثربخش، حاصل نخواهد شد. امروزه تیم ها از اساسی ترین بخش های سازمان ها به شمار می روند که سازمان ها برای رسیدن به اهدافشان، بر آن ها متکی اند. از این رو دانستن درباره عواملی که بر نحوه عملکرد تیم و میزان اثربخشی آن تأثیر می گذارد توجه محققان را به خود جلب کرده است که می توان رهبری تیم را کلیدی ترین عامل موثر در این زمینه دانست. با توجه به اهمیت این موضوع، گزارش پیش رو، با هدف مروری بر پدیده رهبری و بررسی نقش و تأثیر آن در تیم ها یا گروه های کاری در یک سازمان، گردآوری شده است. به این منظور ابتدا تعاریف و نظریه های رهبری را بیان می کنیم، سپس تیم ها در سازمان را تعریف کرده و نقشی که رهبران در رسیدن به اهداف این تیم ها ایفا می کنند را بیان می کنیم. در انتها نیز به جنبه هایی تاریک از رهبری که می تواند عملکرد تیم را تهدید کند و درتحقیقات، کمتر در مورد آن بحث شده، می پردازیم.

تعریف رهبری اگرچه تعاریف بسیاری برای رهبری ارائه شده است اما هیچ کدام مورد پذیرش همگان قرار نگرفته اند. با این حال، در این جا چند مورد از این تعاریف که در مقالات و تحقیقات بیشتر به آن ها اشاره شده را ارائه می کنیم: * رهبری به عنوان فرآیند رفتاری تاثیرگذار بر افراد یا گروه ها، در جهت اهداف تعیین شده است (بارو، 1997). * رهبری به فرآیند استفاده از نفوذ بدون زور برای هدایت و هماهنگی فعالیت های اعضای یک گروه در جهت تحقق هدف گفته می شود و همچنین مجموعه ای از ویژگی های کسانی است که توانایی استفاده موفقیت آمیز از این نفوذ را دارا هستند (گریفن و مورهد، ۲۰۱۳). * رهبری توانمند با تعیین مشخصه های کار، ایجاد استقلال در تصمیم گیری، ابراز اطمینان به توانمندی های کارکنان و برداشتن مانع در اجرا، شرایطی را ایجاد می کند که کارمندان بیشتر با کارشان ارتباط برقرار کنند (ژانگ و بارتول،2010). * رهبران تیم، انتظارات مشخصی را از طریق مشخص کردن اهداف به عنوان نتایج مطلوب در تیم تعیین می کنند که موجب افزایش درک اعضای تیم از دستاوردهای مطلوب و همچنین افزایش میل آنها برای رسیدن به این نتایج می شود. (مرگسون و دیگران، 2010)
با ارائه تعاریفی از رهبری، می توانیم به مرور نظریه های رهبری بپردازیم. هر یک از این نظریه ها، از چشم انداز متفاوتی به رهبری نگریسته اند که در ادامه آن ها را معرفی می کنیم.

مروری بر تئوری ها و سبک های رهبری طبق رهیافت گریفن و مورهد (۲۰۱۳) در مرور نظریه های تاریخی رهبری، ابتدا این نظریه ها را با تاکید بر نگرش های صفات و نگرش های رفتاری مورد بحث قرار می دهیم و سپس سه نظریه مهم رهبری که پایه بیشتر مطالعات رهبری را شکل می دهند یعنی تئوری اقتضایی که بنیان گذار آن فیدلر بوده، تئوری مسیر-هدف و مدل وروم-یتون جاگو را معرفی می کنیم. در انتها نیز تعدادی از رویکردهای جدید و معاصر در رهبری را عنوان خواهیم کرد.
نگرش های خصوصیات رهبر: اولین محققان رهبری تصور می کردند که رهبران مشهور جهان دارای مجموعه ای از کیفیت ها و صفات منحصر به فردی هستند که آنها را سرآمد دیگران می کنند. چنین تصور می شد که این صفات -که در ابتدای امر هم ویژگی های شخصیتی و هم فیزیکی را شامل می شده- نسبتا پایدار هستند. بر این اساس موضوعات مورد بحث در تحقیق ها شامل شناسایی خصوصیات رهبری، ایجاد فنونی برای اندازه گیری این خصوصیات و چگونگی استفاده از این فنون برای انتخاب رهبران مورد نظر می شد. این نوع نگرش به دیدگاه "مرد بزرگ" [great man] نیز شناخته می شود.
نگرش های رفتاری: برخی محققان در اواخر سال 1940 شروع به مطالعه رهبری به عنوان یک فرآیند قابل مشاهده رفتاری کردند. هدف این نگرش شناسایی رفتارهایی بود که با رهبری اثربخش همراه هستند. محققان اینطور تصور می کردند که رفتار رهبران اثربخش به نوعی با رفتارهای رهبران غیر اثربخش یا با اثربخشی پایین تفاوت دارد؛ همچنین رهبران اثربخش در همه موقعیت های یکسان رفتار مشابه دارند. نگرش های رفتاری در مطالعات رهبری شامل مطالعات میشیگان، مطالعات ایالت اوهایو و شبکه مدیریت است. 1. مطالعات میشیگان: یک برنامه تحقیقی در رابطه با رفتار رهبری بود که با هدایت رنسیس لیکرت، در دانشگاه میشیگان انجام گرفت. هدف از این مطالعه دست یافتن به یک الگوی رفتار رهبر بود که حاصل آن عملکرد و اثربخشی گروهی باشد. حاصل این مطالعات دو نوع رفتار اصلی را برای رهبر شناسایی کرد: رفتار کارگرا که توجه اصلی رهبر معطوف به انجام اثربخش وظیفه است و رفتار کارمندگرا که توجه اصلی رهبر به رفاه کارکنان است. 2. مطالعات ایالت اوهایو: این مطالعات به طور تقریبی همزمان با مطالعات میشیگان در اواخر سال های 1940 و اوایل 1950 به عمل آمد که در پی آن دو عامل اصلی برای رفتار رهبری شناسایی شدند: مراعات یعنی توجه به احساسات و عقاید زیرستان و ساخت دهی به معنای تعریف رابطه رهبر و زیردستان و مشخص کردن انتظارات. محققین ایالت اوهایو دریافتند که الگوی رفتاری یک رهبر، مادامی که موقعیت نسبتا ثابت باقی بماند، تغییر چندانی نخواهد کرد. 3. شبکه مدیریت: این دیدگاه به وسیله رابرت بلیک و جین موتن به عنوان چارچوبی برای آزمایش نوعی سرپرستی ابداع شد. این شبکه دارای دو بعد مشابه مطالعات میشیگان و ایالت اوهایوست. بعد اول متوجه تولید و بعد دوم نشان دهنده توجه رهبر به اشخاص است و از ترکیب این دو بعد یک شبکه تشکیل می شود. بلیک و موتن معتقد بودند مدیری که توجه زیاد به اشخاص و تولید دارد رهبر بسیار اثربخشی خواهد بود.
تئوری اقتضایی رهبری: این تئوری در سال 1978 توسط فرد فیدلر عنوان شد تا بتواند به طور همزمان درباره شخصیت رهبر و پیچیدگی موقعیت اظهار نظر کند. طبق تئوری اقتضایی، اثربخشی رهبر بستگی به موقعیت دارد و رهبران ممکن است در یک موقعیت یا سازمان اثربخش و در دیگری غیر اثر بخش باشند. فیدلر دو انگیزش وظیفه مداری و رابطه مداری را برای توصیف خصوصیات اساسی شخصیت رهبر معرفی کرد. انگیزش وظیفه مداری هم معنی رفتار کارآمدی و ساخت دهی رهبری بوده و انگیزش رابطه مداری هم معنی رفتار کارمندمداری و مراعات رهبر است. همچنین فیدلر مطلوب بودن موقعیت را با سه عامل تعیین می کند. سه عامل مزبور از بالا به پایین برحسب درجه نفوذشان عبارتند از روابط رهبر-عضو، انسجام وظیفه (وظایفی که گوناگونی هدف-مسیر آنها پایین و قابلیت تایید، صراحت و روشنی تصمیم های آنها بالا هستند، وظایف منسجم شناخته می شوند) و قدرت مقام رهبر.
تئوری مسیر-هدف: این تئوری دارای نگرش اقتضایی است و در سال های 1970 به وسیله مارتین اوانز و رابرت هاوس ابداع شد. نظریه مسیر-هدف امکان تطبیق رهبر با موقعیت را فراهم می کند. طبق این تئوری زیردستان تا جایی به وسیله رهبر برانگیخته می شوند که رفتار رهبر از طریق روشن کردن رفتارهایی (مسیرها) که منتهی به پاداش های مورد نظر (هدف ها) می شوند، عملکرد زیردستان را تحت تاثیر قرار دهد. تئوری مسیر-هدف 4 نوع رفتار را به رهبر معرفی می کند: 1. رهبری هدایتی: رهبر به زیردستانش می گوید که چه انتظاراتی از آنها دارد، راهنمایی های لازم برای نحوه انجام وظایف ارائه می دهد و کاری را که باید انجام شود برنامه ریزی می کند. 2. رهبری حمایتی: دوستانه است و به وضعیت اجتماعی، رفاه و نیازهای زیردستانش توجه می کند. 3. رهبری مشارکتی: رهبر با زیردستانش درباره موضوع مشورت می کند و پیشنهادهای آنها را قبل از تصمیم گیری مورد توجه قرار می دهد. 4. رهبری موفقیت خواه: هدف های تلاش برانگیز تعیین می کند، از زیردستانش انتظار دارد در بالاترین سطح تلاش کنند و اطمینان زیادی دارد که زیردستان تلاش می کنند و هدف ها را تحقق می بخشند.
مدل وروم-یتون-جاگو: اولین بار در سال 1973 توسط ویکتور وروم و فیلیپ یتون پیشنهاد شد و در 1988 به وسیله وروم، یتون و جاگو کامل شد. در این مدلی نیز رهبر می تواند سبک های مختلفی از رهبری را اعمال کند اما تنها به مشارکت زیر دست در تصمیم گیری از بعدهای رفتاری رهبری توجه دارد. این مدل به عنوان ابزاری برای کمک به مدیران در تصمیم گیری در مورد میزان مشارکت دهی زیردستان می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
دیگر تئوری های جدید رهبری: دو نظریه دیگر که به تازگی به نظریه های رهبری استفاده شده و هر دو با هم مورد توجه مدیران و محققان قرار گرفته اند، عبارتند از: مدل اتصال عمودی دوتایی یا مدل یارگیری که به تازگی مبادله رهبر-عضو نامیده شده است و تئوری چرخ زندگی یا تکاملی که به تازگی آن را تئوری رهبری موقعیتی می نامند.
تئوری مراوده رهبر-عضو: این تئوری که در گذشته مدل ارتباط عمودی دوتایی نامیده می شد و به وسیله دو نفر از محققان به نام های جرج گرین و فرد دانسرو ابداع شده است، بر اهمیت روابط بین سرپرست و هریک از زیردستانش تاکید می کند و به هر رییس و مرئوس یک جفت عمودی گفته می شود. بر طبق این تئوری داشتن رفتاری یکسان با همه زیردستان برای سرپرست ضرورتی ندارد.
تئوری چرخه زندگی یا رهبری موقعیتی: تئوری رهبری موقعیتی بر پایه این عقیده استوار است که رفتار مناسب رهبر وابسته به بلوغ پیروان رهبر است. در اینجا بلوغ اشاره به چگونگی برانگیختگی، شایستگی، تجربه علاقه مندی زیردستان در پذیرش مسئولیت دارد.
تئوری جایگزینی رهبری: در این تئوری ویژگی های فردی، وظیفه ای و سازمانی می توانند نسبت به توانایی رهبر در اثر گذاری بر رضایت و عملکرد زیردستان برتری داشته باشد. به عبارتی اگر عواملی مشخص موجود باشند، فرد قادر خواهد بود بدون هدایت رهبر وظیفه محوله را انجام دهد. بر اساس این نظریه برخی ویژگی های فردی و سازمانی می توانند رفتار رهبر را خنثی کنند. از جمله ویژگی های فردی می توان توانایی، تجربه، آموزش را بر شمرد و از خصوصیات سازمانی تاثیرگذار می توان برنامه ها و اهداف روشن، وجود مقررات و روش ها و وجود ساختار واضح و دقیق پاداش نام برد.
حال که تعاریف و نظریه های رهبری را مرور کردیم، قصد داریم به نقش و تأثیری که رهبر در تیم های کاری در سازمان دارد بپردازیم. اما قبل از آن لازم است تا منظورمان از تیم در سازمان را مشخص کرده و تعریفی از آن ارائه دهیم.
تیم ها در سازمان تعاریف مختلفی از ساختار یک تیم وجود دارد. طبق تعریف تاننبام و دیگران (1996) یک تیم: "مجموعه ای قابل تشخیص از دو نفر یا بیشتر است که به صورت پویا، به هم وابسته و انطباقی برای رسیدن به یک هدف یا مأموریت مشترک و ارزشمند با هم تعامل داشته در حالیکه نقش های مشخصی به آنها واگذار شده و طول عمر عضویت آنان محدود است (ص 504).گروه را که معمولاً به عنوان مترادف کلمه "تیم" مورد استفاده قرار می گیرد می توان به عنوان مجموعه ای از افراد به هم وابسته که با یکدیگر تعامل رو در رو دارند" تعریف کرد (یامارینو، 1996). تیم ها را همچنین می توان به عنوان گروه های کاری که در سازمان وجود دارند و دارای اعضای کاملا مشخصی که مسئول وظایف مشخص، محصول یا خدمات خاصی اند تعریف کرد (هکمن 1987). به عنوان مثال می توان به تیم های پروژه ای، تیم های چند وظیفه ای، کمیته ها و حلقه های کیفیت اشاره کرد.

نقش رهبری در تیم در طول چند گذشته و با گسترش تیم ها درون سازمان ها، مطالعات تئوری و تجربی زیادی بر روی اثربخشی تیم انجام شده است. یکی از زمینه های برجسته ی این مطالعات، نقشی است که رهبران برای دستیابی به یک تیم اثربخش ایفا می کنند. رهبران نقشی اساسی در توانمند سازی افراد و عملکرد سازمانی دارند (باس، 1990 فولت، 1926)، از این رو نقشی که این رهبران در توسعه، ترقی و یا حفظ اثربخشی تیم ایفا می کنند مورد مطالعه قرار گرفته است (هکمن و ویجمن، 2005 کوزلوسکی، گالی، سالاس، و دیگران، 1996 سرفاتی، انتین، و دکرت، 1994 زاکارو، ریتمن و مارکس، 2001). بسیاری از محققان که رهبری در تیم را مورد مطالعه قرار می دهند، از یک رهیافت وظیفه ای که در آن، شغل اصلی رهبر، انجام یا اطمینان از انجام هر آنچه که برای برآورده کردن نیازهای تیم لازم است (مک گراث،1962که در هکمن و والتون، 1986 به آن استناد شده)، استفاده می کنند. طبق این رهیافت، رهبر تیم به میزانی اثربخش است که از انجام کارهای ضروری برای عملکرد تیم، اطمینان حاصل کند. البته اگرچه لازم نیست که تمام این کارها توسط شخص رهبر انجام شود و می تواند در کل تیم توزیع شود، اما رهبر است که مسئول اطمینان از انجام شدن این کارهاست. بر طبق این رهیافت، این وظایف در چهار دسته ی گسترده قرار می گیرند: 1- جستجوی اطلاعات و سازمان دهی آن ها، 2- استفاده از اطلاعات در حل مسائل، 3-مدیریت منابع کارکنان و 4- مدیریت منابع مادی (فلشمن و دیگران، 1991)
جدول1: وظایف رهبری در تیم (برگرفته شده از فلشمن و دیگران، 1991) وظایف رهبری | تعریف | جستجوی اطلاعات و سازمان دهی آن ها | جستجوی سیستماتیک، ارزیابی و سازماندهی اطلاعات با توجه به اهداف و عملیات تیم (زاکارو و دیگران، 2001، ص445) | استفاده از اطلاعات در حل مسائل | استفاده از اطلاعات کسب شده برای حل مسائل پیش رو | مدیریت منابع کارکنان | فراهم کردن، تخصیص، توسعه و برانگیختن منابع کارکنان در کنار استفاده از این منابع در راستای توسعه و نیز مشاهده ی پیشرفت | مدیریت منابع مادی | فراهم کردن و تخصیص منابع مادی در کنار استفاده از آن ها در راستای توسعه و نیز مشاهده پیشرفت |

رهیافت دیگر مطالعه ی نقش رهبری در تیم، رهیافتی است که توسط هکمن و همکارانش ارائه شد. این رهیافت به جای تمرکز بر وظایف رهبری، بر روی شناسایی شرایطی که رهبران می توانند برای رسیدن به اثربخشی بیشتر تیم ایجاد کنند تمرکز می کند. هکمن (2002) این شرایط را این گونه بیان می کند: 1- حقیقت بخشی به تیم: یعنی وظایف، مرزها و اختیارات به طور شفاف مشخص شده باشند و میزانی از ثبات عضویت در تیم وجود داشته باشد (هکمن، 2002). 2- تعیین جهت و مسیر گیرا: جهت و مسیر گیرا در یک تیم، به مسیری اشاره می کند که شفاف و مهم باشد (هکمن، 2002). تعیین چنین مسیری، از طریق دو وظیفه اول رهبری در تیم که توسط فلشمن و دیگران (1991) بیان شد، یعنی جستجوی اطلاعات و سازماندهی آن ها و استفاده از این اطلاعات در حل مسائل، صورت می گیرد. اطلاعات جمع شده از طریق فرآیند جستجو در اختیار رهبر تیم قرار می گیرند و او را از موقعیت فعلی و احتمالات پیش رو، آگاه می کند؛ سپس این اطلاعات برای تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفته، استراتژی و اقدامات مربوطه تعیین می شوند و در نهایت به شکل یک جهت و مسیر حرکت، در اختیار اعضای تیم قرار می گیرد. به این ترتیب اعضا از آنچه که از آنان انتظار می رود آگاه شده و میزان اهمیت ارتباط آنان با اهداف سازمان مشخص می شود. 3- ایجاد ساختار توانمندساز: ایجاد ساختار توانمند ساز به ساختاری اشاره می کند که در آن، اعضای تیم با وظایف خود آشنا باشند، آن را معنا دار بدانند، میزانی از استقلال را تجربه کنند و بتوانند از کار خودشان باز خورد دریافت کنند تا به این طریق، زمینه برای خودشکوفایی کارکنان ایجاد شود. 4- ایجاد زمینه ی سازمانی حمایت کننده: رهبران می توانند زمینه حمایت سازمانی را از طریق طراحی سیستم های پاداشی، سیستم های اطلاعات و فرصت های آموزشی ایجاد کنند (هکمن،2002). 5- هدایت متخصصانه تیم : در نهایت رفتار هدایت گر رهبر که ارتباط آن با عملکرد تیم اخیرا توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است، توسط کوزلوسکی، گالی، مک هیو و دیگران، (1996) و کوزلوسکی، گالی و سالاس و دیگران، (1996) به عنوان مجموعه ای از رفتارها و نقش های مشاوره ای، آموزشی و هدایت گری معرفی می شود. همچنین هکمن و ویجمن (2005) بیان می کنند که رهبران می توانند یکی از 3 نوع هدایت گری (انگیزشی، مشاوره ای، آموزشی) را بر اساس مرحله رشد و توسعه ای که تیم در ان قرار دارد، انتخاب کنند. بنابراین با ادغام وظایف رهبری که توسط فلشمن و دیگران (1991) شناسایی شد با شرایط اثر بخشی تیم که توسط هکمن (2002) ارائه شد، می توان تصویری از چگونگی تأثیر رهبری بر عملکرد تیم بدست آورد. اما در کنار این وظایف رهبری و تأثیرات آن بر عملکرد تیم، گاه بعضی رفتارهای رهبری تیم تحت تاثیر وظایف محوله به رهبر و میزان نفوذ سازمانی وی می تواند عملکرد تیم را تهدید کرده و در برخی موارد سطح کارایی و بازده آن را پایین بیاورد. این موارد اکثرا در تحقیقات نادیده گرفته می شوند در حالیکه کنترل آنها می تواند تاثیر بسزایی بر عملکرد تیم بگذارند. سه نمونه از این موارد را در زیر به تفصیل مورد بررسی قرار خواهیم داد. 1- نظارت ناسزاوار: امروزه خلاقیت کارکنان، یعنی گسترش ایده های نو و سودمند درباره ی محصولات، خدمات و رویه ها، برای نجات و رقابت سازمان ها به طور فزاینده ای اهمیت یافته است (شلی، گیلسون و بلام، 2009). اما در مورد تأثیر نظارت ناسزاوار از سوی رهبر تیم بر عملکرد و خلاقیت اعضای تیم و کارکنان اطلاعات کمی در دست است و از همین رو در اینجا به آن می پردازیم. برای فهم بهتر اهمیت موضوع، می توان به تحقیقاتی که در سال 2006 در این زمینه صورت گرفت اشاره کرد که در آن، 23.8 میلیارد دلار به عنوان هزینه سالیانه ناشی از تأثیر نظارت ناسزاوار بر عملکرد کارکنان شرکت های این کشور تخمین زده شده بود (تپر، دافی، هنل و لامبرت، ۲۰۰۶).
تپر (۲۰۰۰) نظارت ناسزاوار را نمایش مداوم رفتارهای خصومت آمیز شفاهی و غیر شفاهی رهبر غیر از تماس فیزیکی تعریف می کند. برخی از مطالعات اعلام داشته اند که رهبران به دلیل موقعیت بالاتر سازمانی و قدرت زیاد تصمیم گیری، گاها درگیر رفتارهای نادرست و سودجویانه در نظارت و سرپرستی از جمله تمسخر، فریاد زدن، تحقیر زیر دستان و به دست گرفتن اعتبار دستاوردهای دیگرکارکنان می شوند (هوبلر و براس، 2006؛ تپر و دیگران، 2009). هنگامی که اعضای تیم با این رفتارها و نظارت های ناسزاوار رهبرشان مواجه می شوند، حس تحقیر شدن، مورد تمسخر واقع شدن و خدشه دار شدن آبرویشان در محیط کار باعث می شود تا دچار عدم رضایت شغلی شده و تمایل به خروج از این شغل در آنان ایجاد شود (تپر، 2000). اما از آنجا که رهبران به عنوان عامل مهمی در پرورش یا سرکوب خلاقیت کارکنان شناخته می شوند (جورج، 2008)، باید بررسی کرد که تأثیر نظارت های ناسزاوار رهبر بر خلاقیت اعضا چگونه است. تحقیقات اندک اما رو به رشد انجام شده نشان می دهند نظارت نادرست و سودجویانه رهبر تیم، انگیزش ذاتی اعضای تیم، یعنی میزانی که یک شخص یک فعالیت را به خاطر علاقه و لذت از آن کار و نه به خاطر فشار خارجی و یا پاداش انجام می دهد را کاهش داده و از این طریق، بر خلاقیت اعضا تأثیر منفی می گذارد (گاردنر، 2012). چرا که انگیزش ذاتی اعضای تیم است که باعث می شود اعضا، وضع فعلی را برای رسیدن به اهداف نوآورانه به چالش بکشند و بنابراین کاهش این انگیزش ذاتی که یکی از عواملش نظارت ناسزاوار از سوی رهبر تیم است، خلاقیت اعضا را کاهش خواهد داد (دسی و رایان، 2008 ژو و جورج، 2001). 2- تجربه (حس) ذهنی قدرت: یکی از زمینه های مهم در تحقیق در رابطه با اثربخشی تیم، مسئله چگونگی تاثیرگذاری سلسله مراتب تیم بر عملکرد تیم است. قدرت به معنای توانایی یک فرد در کنترل نتایج، تجربیات یا رفتارهای دیگران است (کلتنر، گرونفیلد و اندرسون، ۲۰۰۳ ؛ تیبات و کلی، ۱۹۵۹). رهبری نیز به فرآیند تاثیرگذاری بر دیگران برای پیگیری اهداف گروه باز می گردد( باس، 2008؛ هوگ، 2001؛ استاگدین1950؛ نقل شده در تُست و دیگران، 2013). از آنجایی که قدرت به عنوان توانایی تاثیرگذاری تعریف شده است، به نظر می رسد تمرکز قدرت در یک رهبر مشخص که در جایگاه رسمی قدرت حضور دارد، توانایی آن رهبر را برای تاثیرگذاری بر اعضای تیم و کنترل آن ها جهت رسیدن به عملکرد مطلوب افزایش می دهد (اندرسون و براون، ۲۰۱۰). بسیاری از ویژگی هایی که از یک عملکرد خوب تیمی انتظار داریم، از طریق تعاملات بین اعضای تیم حاصل می شود (مارکس، ۲۰۰۱). چراکه این تعاملات درون تیمی باعث به وجود آمدن ایده هایی نو از طریق به اشتراک گذاشتن اطلاعات و دیدگاه ها برای حل خلاقانه ی مسائل در تیم می شود. تحقیقات روانشناسی بسیاری بین اعمال قدرت و تجربه ی ذهنی قدرت، یعنی حس روانی قدرت در فرد صاحب قدرت برای کنترل منابع و خروجی ها دیگران، تفاوت قائل شده اند ( پرول و سائل، ۲۰۱۱). تجربه روانی قدرت توسط رهبران در رفتار آنها نسبت به اعضای تیم ممکن است بر یکی از عوامل تعیین کننده مهم در موفقیت تیم یعنی تبادل آزاد اطلاعات میان اعضای تیم تاثیرات منفی بگذارد. بر اساس تحقیقات روانشناسی، فرد دارنده ی قدرت از دو طریق تحت تأثیر حس ذهنی قدرت قرار می گیرد. اول اینکه تجربه روانی قدرت افراد را بیشتر مایل به ابراز دیدگاه و نظر خود در گروه می کند. (اندرسون و بردال، ۲۰۰۲ ؛ بردال و مارتورانا، ۲۰۰۶) و همینطور افرادی که تجربه افزایش احساس قدرت دارند نظرات، دیدگاه ها و دستاورد های دیگران را کم ارزش می بینند (جورجیسن و هریس، ۱۹۹۸ ؛ کیپنیس، ۱۹۷۲). کسانی که تمایل زیادی به بیان ایده ها و عقاید خود دارند و احساس می کنند که دیدگاه های خودشان با ارزش تر از دیدگاه های سایرین است، بیشتر خود را دارای حق تسلط بر تعاملات بین افراد خصوصاً از طریق تسلط کلامی می دانند. یعنی در واقع رهبرانی که حس ذهنی قدرت در آن ها بیشتر است، زمان بیشتری را برای صحبت کردن در جلسات تیم صرف می کنند. تسلط کلامی رهبر تیم باعث می شود که سایر اعضای تیم حس کنند که دیدگاه ها و ایده های آن ها ارزشی ندارد و بنابراین ارتباطات و تعاملات باز در یک تیم، تضعیف شده و از آنجایی که ارتباطات و تعاملات باز در یک تیم برای کارا بودن آن تیم الزامی است، می توان نتیجه گرفت که هرچه حس ذهنی قدرت در رهبر تیم بیشتر باشد، اثر منفی آن بر عملکرد تیم بیشتر است (تست، جینو و لاریک، ۲۰۱۳). 3- فشار عملکرد: یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر خروجی تیم، میزان استفاده تیم از دانش و تخصص اعضایش است (هکمن و موریس،۱۹۷۵ ؛ باندرسون و ساتکلیف، ۲۰۰۲). این سؤال که چرا بعضی از تیم ها در استفاده از تخصص اعضایشان کاراتر از بقیه هستند سؤالی است که در تحقیقات هنوز یک معماست. تحقیقاتی که در مورد گروه های کوچک انجام شده، بعضی از عواملی را که می توانند این فرآیندهای استفاده از دانش اعضا را ارتقا دهند مانند تعیین یک هدف معین و گیرا (هکمن، ۲۰۰۲)، تعداد مشخص و ثابتی از اعضا (لوییس، ۲۰۰۳)، تفاوت وظیفه ای مناسب (باندرسون و ساتکلیف، ۲۰۰۲) و وظایف به هم وابسته (ویجمن، ۲۰۰۱) بیان کرده اند. اما این تحقیقات، عامل دیگری را نادیده گرفته اند و آن عدم اثربخشی در استفاده از تخصص اعضا بر اثر فشار عملکرد از سوی رهبر تیم است. فشار عملکرد، شامل فاکتورهایی است که مسئولیت پذیری یک تیم برای تحویل خروجی های با کیفیت بالا را افزایش می دهد و با سایر انواع فشارهای خارجی مانند فشار زمان یا فشار بحران، متفاوت است. هدف یک تیمی که با فشار عملکرد مواجه است، عملکرد عالی است که با ضرب و الاجل (دورهام و دیگران، ۲۰۰۰) یا نجات از یک بحران (نیستروم و استارباک، ۱۹۸۴ ؛ پانگارکار، ۲۰۰۷) متفاوت است. فشار عملکرد همچون شمشیر دو لبه برای استفاده از دانش تیم و اثربخشی عمل می کند. از جهت مثبت، فشار عملکرد می تواند به عنوان نیروی انگیزشی عمل کند که عملکرد تیم را از طریق درگیری بیشتر در کار و تلاش های هدایت شده ارتقا دهد. از جهت منفی، می تواند به علت تمرکز تیم بر دانش های عمومی موجود به عملکردی پایین تر از حد مطلوب منجر شود (گاردنر، 2012).
از این رو می توان گفت که فشار عملکرد با مسئولیت تیم برای داشتن نتایج با کیفیت بالا در ارتباط است. به طور کل، افراد در سازمان های رسمی انگیزه دستیابی به تقدیر و احترام از طرف افراد مسئول دارند(امبی و گیبینز، ۱۹۸۸ ؛ لرنر و تتلاک، ۱۹۹۹) تا از این طریق، فرصتی برای نشان دادن دانش و توانایی هایشان کسب کنند (کرون و راس، ۱۹۹۵). تحقیقات نشان داده است که این انگیزه باعث تعهد بیشتر وظیفه و تلاش خواهد شد. به این صورت که فشار عملکرد و مسئولیت پذیری برای نتیجه، باعث می شود اعضای تیم، زمان و تلاش بیشتری برای وظیفه شان صرف کرده (کونس، اندرسون و مارکانت، ۱۹۹۵) و به اقداماتی برای جهت دهی تلاش خود از قبیل برنامه ریزی کار (که باعث تمرکز بر روی وظیفه می شود)، ادغام دانش (برای حل مسائل پیچیده در تیم) و ایجاد ارتباطات غیر رسمی و اخلاقی (که ایستادگی را در هنگام مواجه با چالش ها در گروه افزایش می دهد) روی آورند که همه ی این ها در نهایت باعث بهبود عملکرد تیم خواهد شد (گاردنر، ۲۰۱۲). اما از طرف دیگر، فشار عملکرد و افزایش مسئولیت پذیری برای خروجی با کیفیت بالا باعث می شود تا افراد جهت توجیه و تصدیق اقدامات خود، راه حل های ساده شده ای را که مطابق با استانداردهای رایج است و دفاع از آن راه حل ها به آسانی امکان پذیر است را انتخاب کنند (لرنر و تتلاک، ۱۹۹۹). افزایش فشار عملکرد از سوی رهبر تیم باعث می شود تا اعضای تیم به استفاده از دانش و تخصصی متمایل بشوند که در ظاهر ریسک کمتری دارد، مورد پذیرش استانداردها بوده و میان اعضایی از تیم که همان آموزش ها را سپری کرده اند مشترک است. بنابراین هرچه فشار عملکرد از سوی رهبر تیم افزایش یابد، اعضای تیم بیشتر از تخصص های عمومی شناخته شده استفاده می کنند و کمتر از تخصص های دامنه خاص که گاها از استانداردها فاصله دارد، ریسک بیشتری در ازای نتیجه ی بهتر دارد و بین اعضای تیم مشترک نیست با وجود تأثیرات شگرف آن ها، استفاده نکنند (گاردنر، ۲۰۱۲).

جمع بندی در این گزارش، ابتدا تعاریفی از رهبری ارائه شد که نقطه مشترک این تعاریف را می توان تأثیر گذاری بر اعضای تیم جهت رسیدن به اهداف دانست. سپس به مرور نظریه های رهبری که پایه و اساس بسیاری از مطالعات رهبری را شکل می دهند و هر یک دارای نگرشی متفاوت به رهبری اند پرداختیم. نظریه های نخستین، بر خصوصیات ذاتی و صفات منحصر به فرد رهبر و پس از آن بر خصوصیات رفتاری رهبر تمرکز داشتند. سپس رهیافت اقتضایی به عنوان یک نظریه بنا نهاده شد که تمرکزش بروابستگی اقدامات رهبر به موقعیت مربوطه بود. نظریه ی مسیر- هدف به عنوان نظریه ی دیگر رهبری، بر پایه ی ظرفیت رهبر برای برانگیختن زیردستان برای دستیابی به یک هدف مشخص قرار داشت. به این ترتیب نظریه های جدید دیکری که به تدریج تمرکز خود را از رهبر به سمت زیردستان معطوف کردند و در این گزارش به مرور آن ها پرداخته شد نیز شکل گرفت. با معرفی تعاریف و نظریه های رهبری، نقش و تأثیر رهبری در تیم ها و گروه های کاری در سازمان توسط دو رهیافت ارائه شده توسط فلشمن و هکمن ارائه شد و مشخص گردید که رسیدن به اهداف در یک تیم بدون وجود رهبری اثربخش میسر نخواهد بود. در آخر نیز سه ویژگی رفتاری رهبر که می تواند در شرایطی عملکرد تیم را تهدید کند -نظارت ناسزاوار، حس ذهنی قدرت و فشار عملکرد- نیز مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این گزارش، مروری بر پدیده ی رهبری و نقش و تأثیر آن در تیم ها و گروه های کاری در سازمان بود که امید است این امر تحقق یافته باشد. در ادامه جدولی از مقالات پایه برای این تحقیق آورده شده است که حاوی نکات کلیدی و یافته های هر مقاله است.

نام نویسندگان | سال انتشار | عنوان مقاله/کتاب | ویژگی های موضوع | نکات مهم/یافته های تحقیق | C. Shawn Burke, Kevin C. Stagl, Cameron Klein , Gerald F. Goodwin,Eduardo Salas, Stanley M. Halpin | 2006 | What type of leadership behaviors are functional in teams? A meta-analysis | مطالعه تحقیقات انجام شده در زمینه ویژگی های رهبری و تاثیر آن بر عملکرد تیم | یک چهارچوب برای رابطه میان عملکرد رهبری، رفتارهای خاص رهبری و شرایط بهبود عملکرد تیم ارائه شده است. | Heidi K. Gardner | 2012 | Performance Pressure as a Double-edged Sword Enhancing Team Motivation but Undermining the Use of Team Knowledge | بررسی تاثیر نحوه اعمال فشار بر اعضای تیم ها از سوی رهبر به منظور دستیابی به عملکرد مورد انتظار | این تحقیق نشان داد زمانیکه رهبری گروه فشار عملکرد بر تیم را افزایش می دهد، افراد تیم بیشتر بر دانش و مهارت های عمومی خود اتکا می کنند و از مهارت های تخصصی چشم پوشی می کنند. | Dong Liu, Hui Liao and Raymond Loi | 2012 | The Dark Side of Leadership: A Three-Level Investigation of the Cascading Effect of Abusive Supervision on Employee Creativity | بررسی تاثیر نوع نظارت رهبر بر عملکرد تیم | یک جنبه منفی از رهبری یعنی نظارت ناسزاوار را موجب کاهش میزان خلاقیت در اعضای تیم یافت. | Ricky W. Griffin and Gregory Moorhead | 2013 | Organizational Behavior: Managing People and Organizations (11th edition) | فصل 12 کتاب: تعریف رهبری و معرفی سبک های متفاوت رهبری | به مرور تعاریف و نظریه های رهبری پرداخت و بیان کرد نظریه های رهبری با تمرکز بر خصوصیات ذاتی و منحصر به فرد رهبر آغاز و در طی زمان با توجه بیشتر به شرایط محیط و زیردستان، نظریه های جدیدتر شکل گرفتند. | Tost, L. P., Gino, F., & Larrick, R. P. | 2013 | When power makes others speechless: The negative impact of leader power on team performance | بررسی نقش قدرت در رهبری و تاثیر آن بر اعضای گروه | طبق این تحقیق، حس قدرت در رهبر تیم، تاثیر زیادی بر رفتار و بیان وی دارد که کاهش ارتباط با اعضای تیم و در نتیجه کاهش عملکرد تیم را دربرخواهد داشت. |

مراجع

Anderson, C., & Berdahl, J. L. (2002). The experience of power: Examining the effects of power on approach and inhibition tendencies. Journal of Personality and Social Psychology, 83, 1362-1377.

Barrow, J. C. (1977). The Variables of Leadership: A Review and Conceptual Framework. The Academy of Management Review, 2(2), 231-251. Bass, B. M. (1990). Bass and Stogdill's handbook of leadership. New York: Free Press.

Bass, B. M. (2008). The Bass handbook of leadership: Theory, research, and managerial applications. New York: Free Press.

Berdahl, J. L., & Martorana, P. V. (2006). Effects of power on emotion and expression during a controversial group discussion. European Journal of Social Psychology, 36, 497-509.

Bunderson, J. S., & Sutcliffe, K. M. (2002). Comparing alternative conceptualizations of functional diversity in management teams: Process and performance effects. Academy of Management Journal, 45, 875-893.

Crown, D. F., & Rosse, J. G. (1995). Yours, mine, and ours: Facilitating group productivity through the integration of individual and group goals. Organizational Behavior and Human Decision Processes, 64, 138-150.

Deci, E. L., & Ryan, R. M. (2008). Facilitating optimal motivation and psychological well-being across life's domains. Canadian Psychology, 49, 14-23.

Durham, C. C., Locke, E. A., Poon, J. M. L., & Mcleod, P. L. (2000). Effects of group goals and time pressure on group efficacy, informationseeking strategy, and performance. Human Performance, 13, 115-138.

Emby, C., & Gibbins, M. (1988). Good judgment in public accounting: Quality and justification. Contemporary Accounting Research, 4, 287-313.

Fleishman, E. A., Mumford, M. D., Zaccaro, S. J., Levin, K. Y., Korotkin, A. L., & Hein, M. B. (1991). Taxonomic efforts in the description of leader behavior: A synthesis and functional interpretation. Leadership Quarterly, 4, 245–287.

Follett, M. P. (1926). The giving of orders. COT, 156–162.
Gardner, H. K. (2012). Coming through when it matters most: How great teams do their best work under pressure. Harvard Business Review, 90(4), 82-91. Gardner, H. K. (2012). Performance Pressure as a Double-edged Sword: Enhancing Team Motivation but Undermining the Use of Team Knowledge. Administrative Science Quarterly March, 57, 1-46.

George, I. M. (2008). Creativity in organizations. Academy of Management annals, 1, 439-477.

Georgesen, J. C., & Harris, M. J. (1998). Why’s my boss always holding me down? A meta-analysis of power effects on performance evaluations. Personality and Social Psychology Review, 2, 184-195.

Griffin, R. W., & Moorhead, G. (2013). Organizational Behavior: Managing People and Organizations (11nd ed.). USA: Cengage Learning.

Hackman, J. R. (1987). The design of work teams. In J. W. Lorsch (Ed.), Handbook of organizational behavior (pp. 315-342). Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.

Hackman, J. R. (2002). Leading Teams: Setting the Stage for Great Performances. Boston: Harvard Business School Press.

Hackman, J. R., & Morris, C. G. (1975). Group tasks, group interaction process, and group performance effectiveness: A review and proposed integration. Advances in Experimental Social Psychology, 8, 45–99.

Hackman, J. R., & Wageman, R. (2005). A theory of team coaching. Academy of Management Review, 30(2), 269–287.

Hackman, J. R., & Walton, R. E. (1986). Leading groups in organizations. In P. S. Goodman, & Associates (Eds.), Designing effective work groups (pp. 72–119). San Francisco, CA: Jossey-Bass.

Hogg, M. A. (2001). A social identity theory of leadership. Personality and Social Psychology Review, 5, 184-200.

Hoobler, I. M., & Brass, D. I. (2006). Abusive supervision and family undermining as displaced aggression. Journal of Applied Psychology, 91, 1125-1133.

Keltner, D., Gruenfeld, D. H., & Anderson, C. (2003). Power, approach, and inhibition. Psychological Review, 110, 265–284.

Kipnis, D. (1972). Does power corrupt? Journal of Personality and Social Psychology, 24, 33-41.

Koonce, L., Anderson, U., & Marchant, G. (1995). Justification of decisions in auditing. Journal of Accounting Research, 33, 369-384.

Kozlowski, S. W. J., Gully, S. M., McHugh, P. P., Salas, E., & Cannon-Bowers, J. A. (1996). A dynamic theory of leadership and team effectiveness: Developmental and task contingent leader roles. In G. R. Ferris (Ed.), Research in personnel and human resources management (vol. 14, pp. 253–305). Greenwich, CT: JAI Press.

Kozlowski, S. W. J., Gully, S. M., Salas, E., & Cannon-Bowers, J. A. (1996). Team leadership and development: Theory, principles, and guidelines for training leaders and teams. In M. Beyerlein, S. Beyerlein, & D. Johnson (Eds.), Advances in interdisciplinary studies of work teams (pp. 253- 292). Greenwich, CT: JAI.

Lerner, J. S., & Tetlock, P. E. (1999). Accounting for the effects of accountability. Psychological Bulletin, 125, 255-275.

Lewis, K. (2003). Measuring transactive memory systems in the field: Scale development and validation. Journal of Applied Psychology, 88, 587-604.

Liu, D., Liao, H., & Loi, R. (2012). The Dark Side of Leadership: A Three-Level Investigation of the Cascading Effect of Abusive Supervision on Employee Creativity. Academy of Management Journal, 55(5), 1187-1212.

Marks, M. A., Mathieu, J. E., & Zaccaro, S. J. (2001). A temporally based framework and taxonomy of team process. Academy of Management Review, 26, 356–376.

McGrath, J. E. (1962). Leadership behavior: Requirements for leadership training. Prepared for U.S. Civil Service Commission Office of Career Development, Washington, D.C.

Morgeson, F.P., DeRue, D.S. & Karam, E.P. (2010). Leadership in teams: a functional approach to understanding leadership structures and processes. Journal of Management, 36(1), 5-39.

Nystrom, P. C., & Starbuck, W. H. (1984). To avoid organizational crises, unlearn. Organizational Dynamics, 12(4), 53-65.

Pangarkar, N. (2007). Survival during a crisis: Alliances by Singapore firms. British Journal of Management, 18, 209-223.

Proell, C., & Sauer, S. J. (2011). “Stock” options: The debilitating effects of autonomy and choice on selfperceptions of power. Journal of Business and Behavioral Sciences, 23(3), 82-102.

Serfaty, D. S., Entin, E. E., & Deckert, J. C. (1994). Implicit coordination in command teams. In Levis, & Levis (Eds.), The science of command and control, coping with change (pp. 87–94).

Shalley, C. E., Gilson, L. L., & Blum, T. C. (2009). Interactive effects of growth need strength, work context, and joh complexity on self-reported creative performance. Academy of Management Journal, 52, 489-505.

Stogdill, R. M. (1950). Leadership, membership, and organizations. Psychological Bulletin, 47, 1-14.

Tannenbaum, S. I., Salas, E., & Cannon-Bowers, J. A. (1996). Promoting team effectiveness. In M. A. West (Ed.), Handbook of work group psychology (pp. 503-529). Chichester: John Wiley.

Tepper, B. J. (2000). Gonsequences of abusive supervision. Academy of Management Journal, 43, 178-190.

Tepper, B. J., Duffy, M. K., Henle, G. A., & Lambert, L. S. (2006). Procedural injustice, victim precipitation, and abusive supervision. Personnel Psychology, 59, 101-123.

Tepper, B. J., Garr, J., Breaux, D. M., Geider, S., Hu, G., & Hua, W. (2009). Abusive supervision, intentions to quit, and employees' workplace deviance. Organizational Behavior and Human Decision Processes, 109, 156-167.

Thibaut, J. W., & Kelley, H. H. (1959). The social psychology of groups. New York: Wiley.

Tost, L. P., Gino, F., & Larrick, R. P. (2013). When power makes others speechless: The negative impact of leader power on team performance. Academy of Management Journal, 56(5), 1465-1486.

Wageman, R. (2001). How leaders foster self-managing team effectiveness: Design choices versus hands-on coaching. Organization Science, 12, 559-577.

Yammarino, F. J. (1996). Group leadership: A levels of analysis perspective. In M. A. West (Ed.), Handbook of work group psychology (pp. 189-224). Chichester: John Wiley.

Zaccaro, S. J., Rittman, A. L., & Marks, M. A. (2001). Team leadership. The Leadership Quarterly, 12, 451–483.

Zhang, X., & Bartol, K. M. (2010). Linking empowering leadership and employee creativity: The influence of psychological employment, intrinsic motivation, and creative process engagement. Academy of Management Journal, 53(1), 107–128.

Zhou, J., & George, J. M. (2001). When job dissatisfaction leads to creativity: Encouraging the expression of voice. Academy of Management Journal, 44, 682-696.

--------------------------------------------
[ 1 ]. Fred Fiedler
[ 2 ]. Martin Evans & Robert House
[ 3 ]. Victor Vroom & Philip Yetton
[ 4 ]. Arthur Jago
[ 5 ]. George Graen & Fred Dansereau

Similar Documents

Premium Essay

Discovery of Women’s Dark Leadership

...Running head: DARK LEADERSHIP 1 Team Research Paper: Discovery of Women’s Dark Leadership Intro Leadership whether it is dark or integral, is the ability to influence individuals or groups toward the achievement of goals. Leadership, as a process, shapes the goals of a group or organization, motivates behavior toward the achievement of those goals, and helps define group or organizational culture. It is primarily a process of influence. The quality of leadership is a primary factor in the success or failure of any business. Individuals in positions of leadership have a direct influence on the level of commitment, motivation and performance of their organization. Leadership definitions on the other hand are simple statements that encapsulate the core beliefs, values, and attitudes a person holds towards leadership. This paper will explore the differences in leaders when it comes to ethics in leadership, transactional, transformational and spiritual leadership. Literature Review Ethics Research Ethics in all forms of leadership has emerged as a concern which has led to studies being completed in both academic literature and business press alike. These concerns are widespread in newspapers, magazines, internet and television broadcastings within multiple associations to include organizations, law, medicine and education. According to FirstSearch, 2002 there were over 1,000 scholarly and practitioner articles along...

Words: 5793 - Pages: 24

Free Essay

Leadership Personalities

...of leaders. For example, a recent meta-analysis into the trait-leadership relationship found leadership to be positively correlated with extraversion, openness, conscientiousness, and negatively related to neuroticism (Judge, Bono, Ilies, & Gerhardt, 2002). While there is this developing literature considering the ‘normal’ personality of leaders, another literature is growing alongside – that of the ‘dark side’ of leadership personality, that is, more negatively connotated traits (e.g., Hogan & Hogan, 2001). The study of the ‘dark side’ of personality has an important role in helping organizations identify those with the potential for ‘derailment’, deviant behaviours, and poor work performance (e.g., Furnham and Taylor, 2004, Hogan and Hogan, 2001 and Moscoso and Salagdo, 2004). Within this literature, a relationship between the ‘dark side’ and transformational leadership has often been alluded to (see Parry & Proctor-Thomson, 2002), yet there is limited empirical research investigating this relationship. Transformational leadership has been described by Bass and Avolio (2004) as encouraging other people to perform and develop beyond what is normally expected of them, and differs from transactional leadership, which refers to a leadership style focused on interpersonal transactions between managers and employees (Bass, 1985). For Bass (1985), transformational leadership enhances transactional leadership by transforming the follower’s mind-set and purpose, and bringing...

Words: 4164 - Pages: 17

Premium Essay

Leadership

...Leadership and business performance Assignment of “a good leader influence a group of individuals to achieve a common goal and perform well, without having to watch over them” Word count: 2,927 Introduction Leadership is always considering as an important managerial topic because a good leader does not only able to guide behaviors from followers, but also leads individuals within an organization to achieve their common objectives (Morrill, 2010). The commonly accepted definition of leadership is contributed by David and Vince (2008, p2), who defined leadership as a person has “abilities of leading a group of people, and also has abilities of supporting group of people to achieve common objectives”. More specifically, Bass (1990) defines leadership as the ability to adapt the setting so everyone feels empowered to contribute creatively to solving the problems. The primary aim of this assignment is to critically discuss the topic of “a good leader influences a group of individuals to achieve a common goal and perform well, without having to watch over them.” In order to answer this question well, the author selects Steve Jobs as the leader, and then with reference to Apple Inc to discuss why a good leader as Jobs influences group of individuals without watching them. As an essay based assignment, the author organizes this paper in three main parts, including introduction, main body and conclusion. In introduction section, the definition and importance of leadership...

Words: 3299 - Pages: 14

Premium Essay

Paper Made

...who therefore usually, but not invariably, fall into line. However, these elements which define leader and followers are constantly changing based on situational context. As a result, any follower can be a leader and any leader can be a follower depending on situation and personal characteristics. Leaders are often assumed to be powerful and independent. On the other hand, it is impossible to be a leader without followers. Leaders do not act alone and leadership cannot exist in isolation. Leaders and followers are like two side of a coin: one is unable to exist without other. As explained by Malcolm Stubblefield, leaders exist because of followers. Traditionally “leadership” has become synonymous with good leadership. However when the concept of leadership is considered broadly it becomes evident that leadership has both a good and a dark side. Bad leadership (or dark side) is characterized by the leader’s unethical behavior intended for achieving their goal in harmful ways. Barbara Kellerman states that seven types of bad leadership have become prevalent in today’s organizations; Incompetent, Rigid, Intemperate, Callous, Corrupt, Insular, and Evil. Similar to leaders, followers have two categories: good followers and bad followers. The followers who practice independent...

Words: 593 - Pages: 3

Free Essay

Focus on the Leader

...Morris’s ministries provide health care for the working poor and uninsured in Memphis and promote both a healthy physical body and a healthy spiritual body. Dr. Morris as a pastor and a medical doctor has written a new book, Health Care You Can Live With: Discover Wholeness in Body and Spirit in which be provides a unique view of the church and the medical industry and how they can each be a place of healing. He is a firm believer that health care through the government will not work, but has proven through his Church Health Center in Memphis that there is a real way for health care to work. See figure 1 in the appendix for a picture of Dr. Morris. Focus on the Leader The GOOD Dr. Morris’s leadership of the Church health Center in Memphis is outstanding. When the governments’ health care program is incapable of functioning effectively, from Dr. Morris’s book, Health Care You Can Live With, (see Figure 2 in the appendix for a view of the book’s cover), we have learned that his nonprofit health care center is treating 55,000 patients a year with only a 13 million dollar budget. This is equivalent to 100 million dollars a year that the government would spend for the same services provided by Dr. Morris’s Church health Center. The Church health Center focuses on prevention of illness. For every dollar, Dr. Morris spent on health care their goal is to spend a dollar on prevention of illness. From Dr. Morris’s book, Health Care You...

Words: 2908 - Pages: 12

Premium Essay

Do We Really Need Another Facebook Ceo?

...expire. Investors Reaction Investors have enough reasons to be furious. A series of recent negative events, especially the admission of 83 milion fake accounts and the announcement of a loss for 2nd quarter of 2012 have left investors doubting the future of facebook. Worse still, there has been no word from the CEO. Investors need all the reassurance and explanation they can get at this time. His silence has led to the questioning of his ability to lead Facebook. What kind of leader is Mark Zuckerberg? Mark Zuckergberg’s leadership has been linked to a couple of leadership styles. He has been referred to as a visionary, as he is highly driven with the vision to connect people all over the world. He is sometimes grouped among transformational leaders; he is said to have changed the way in which friends communicate. However, as stated by Tudor R (2011), ‘visionary leaders may be associated with a dark side’. The IPO flop may be a part of the ‘dark side’. Despite the fact that a clause was included in the IPO prospectus ‘that revenues were unlikely to keep pace with the growth in its...

Words: 993 - Pages: 4

Premium Essay

Organizational Commitment and Communication Paper

...group toward the achievement of a vision or set of goals (Ch. 12 pg. 376). The leaders of Walt Disney are the board of directors and the management team. The board of directors consist of ten members with Robert A. Iger being the chairman and chief executive officer. Management consists of fifth teen members with Andy Bird as the corporate chairman and Bob Chapek as the president of the business unit. Each member has their style of leadership that work for the committee. Some styles of leadership that can be found within the committee are charismatic leaders, transactional leaders, and authentic leaders. Charismatic leaders are those who have “a certain quality of an individual personality, by virtue of which he or she is set apart from ordinary people and treated as endowed with supernatural, superhuman, or at least specifically exceptional powers or qualities” (Ch. 12 pg.387). CEOs of a company are normally the ones who are classified as a charismatic leader. There are two sides of a charismatic leader, a good side and the dark side. The dark side of the leader may “use their powers to remake companies in their image and allow their interest and personal goals to override the goals of the organization (Ch. 12 pg. 390). This leader communicates with its members on a day-to-day basis and is more effective than the charismatic leader. The transformational leader tends to be more creative and encourages their followers to be creative as well. An authentic leader knows “who they...

Words: 1117 - Pages: 5

Premium Essay

Civil War

...The Civil War is a dark mark on America's History, that helped define who we are today. Brothers fighting brothers, fathers fighting sons, and families devastated over a fear of change and compromise. Change, compromise, and leadership are all needed for a nation to succeed, but is bloodshed necessary to achieve success. Our land is stained with fathers and sons who believed that bloodshed was necessary to achieve greatness. The Civil War is a blemish on the history of the United States of America, but a necessary blemish. Historian Shelby Foote said, "Any understanding of this nation has to be based...on an understanding of the Civil War...The Civil War defined us as what we are, and it opened us to being what we became, good and bad things. It is necessary if you're going to understand the American character in the 20th century to learn about this enormous catastrophe of the mid-19th century. It was the crossroads of our beginning." (Burns & Burns, 1990) Any American can look at her words and instantly see a meaning, the meanings may differ but each American relates. The words "It was a crossroads to a beginning", show that America was divided and the war reunited America as a unified nation. Without the bloodshed and sacrifice, America would look quite different. Many nations or none at all could have been the result, but the truth is that the North and the South needed each other for survival. America was founded in freedom, which came in many forms. Her...

Words: 725 - Pages: 3

Premium Essay

Steve Job Motivation

...This notion can be related to Steve Jobs and the way he exercises his leadership skills. During Jobs project on MoblieMe (email system) there were different problems faced while conducting MoblieMe. Jobs then gathered the team and admonished them and resulting firing of the executive and placing the new one to run the team. (lashinksy, 2011)This shows the glimpses Jobs as a narcissistic leader having arrogance and ruthlessness with lack of empathy over the executive and the team. Job’s is also visualized as corporate dictator who makes every single critical decision directing him further towards a narcissist leader. However, with dark side of Jobs he is also seen as a transformational leader with the characteristics creative, passionate and visionary. Indeed, Jobs’ vision for design, his imagination for new products and ways of doing business, and to see things through market and take on challenge are likely reasons why Jobs is often mentioned as an image of transformational...

Words: 1210 - Pages: 5

Premium Essay

Consumer Prefernce Towards Tupperware Products

...Consumer Behavior |Program |: |MBA |Class of |: |2009 | |Credit |: |3 |Sessions |: |33 | |Course Code |: |SL MM 602 | | | | Objective To understand the various factors influencing behavior of consumers – as individuals and as members of a group/society, and also the impact of consumerism in the contemporary environment. To understand the behavior of consumers – decision making, post-purchase behavior, behavior in a shopping environment, etc. To understand the behavior of organizations as consumers. |REFERENCE BOOKS |AUTHOR / PUBLICATION | |Consumer Behavior |ICMR | |Consumer Behavior, 5e |Leon G Schiffman and Leslie Lazar Kanuk, Prentice-Hall, India | |Consumer Behavior |Hawkins, Best & Coney, McGraw Hill | |Consumer Behavior |Blackwell, Miniard & Engel, Thomson ...

Words: 975 - Pages: 4

Premium Essay

Interrelationship of Leadership Traits, Behavior, and Subsequent Performance of the Leader

...refer to recurring regularities or trends in a person’s behavior (Hughes, Ginnette, & Curphy, 2002, p. 168). Exhibiting leadership traits is strongly correlated with people’s desire to follow the leader. Exhibiting these traits will inspire confidence in one’s leadership. Personality traits are useful for explaining why people act fairly consistently in different situations. Knowing differences in personality traits can help predict more accurately how people will tend to act in different situations. Behavior: Leadership behaviors are a function of intelligence, personality traits, emotional intelligence values, attitudes, interests, knowledge, and experience. Leader behavior reflects an interaction between personality traits and various situational factors. Over time, leaders learn and discern the most appropriate and effective behaviors. Individual difference and situational variables play a pivotal role in a leader’s behavior. Changing behavior, especially long-standing patterns of behavior, can be quite difficult. Learning how to change one’s own behavior and others’ behaviors is a key leadership skill. Knowing how to change and modify followers’ behaviors so that it helps the followers and the organization’s success is very important. Behaviors are thought to be more malleable than traits, thus they can be taught to managers to increase their leadership abilities and effectiveness (Norris, 2000). Intelligence: Intelligence is an umbrella term describing a property of the...

Words: 1088 - Pages: 5

Premium Essay

Characteristics of a Charasmatic Leader

...History shows that many great leaders had one thing in common; charisma. Charasmatic leaders attract followers with charm and personality. These leader have the ability to motivate followers to do almost anything. There are many common characterstics of the charismatic leader; most characteristics involve using feelings to encourage commitment and devotions in followers. A good leader can structure the organization in the way he wants. He represents the organization and most importantly, it has observed that effective leaders possess a capacity to increase the productivity of the organization. Transformational Leadership is similar to Charismatic Leadership style proposed by Weber. Since 1978 a lot of research has been done on various aspects of charismatic leadership. In this essay I would like to focus on charismatic leadership, its attributes and traits in charismatic leaders. Inspiration- Charasmatic leaders have the ability to inspire almost anyone . These leadrs posses positivity, optimism and passion for a cause and attract like-minded people to them easily. A charismatic leader is able to motivate teams to work mostly by inspiration. Self confidence- self confidance is a key characteristic of the charismatic leader. This type of leader typically possesses a strong sense of self belief and rarely feels or expresses any doubt about his decisions or goals. This sense of confidence often encourages the rest of the team to believe as strongly as their leader. Connect...

Words: 481 - Pages: 2

Premium Essay

Transformational Leadership Journal

...Transformational leadership refers to the adherent away from instantaneous self-interests through idealized sway (charm), inspiration, logical stimulation, or personalized contemplation (Bass & Avolio, 1994). It promotes the devotee’s level of development and epitomes as well as apprehensions for accomplishment, self-actualization, and the welfare of others, the association and civilization . Transformational leadership activities have been interconnected to various positive conclusions, containing, augmented underling consummation additional operative effort and gratification with the groundbreaker, organizational citizenship and overall employee performance (Seltzer & Bass, 1990). Transformational leaders have a prevailing influence on adherents’ motivation, supplement to the superior association, and affecting commitment (Shamir, House & Arthur, 1993). The practice of transformational leadership is connected to positive consequences in groups including trust and admiration for the groundbreaker (Seltzer & Bass, 1990) note that transformational leaders inspire and stimulate followers agree to take and get done difficult goals that the adherent would not ordinarily follow, as well as to take on the values of the front-runner. Kaiser & Hogan (2007) found that transformational leadership was completely associated with group authorization, cluster cohesiveness, and supposed group efficiency. Dr. Mark McCloskey Apprehends the spirit of transformational leadership in an all-inclusive...

Words: 517 - Pages: 3

Free Essay

White Chicks Cant Dance

...endure, as it has endured, will revive and will prosper. So, first of all, let me assert my firm belief that the only thing we have to fear is fear itself -- nameless, unreasoning, unjustified terror which paralyzes needed efforts to convert retreat into advance. In every dark hour of our national life, a leadership of frankness and of vigor has met with that understanding and support of the people themselves which is essential to victory. And I am convinced that you will again give that support to leadership in these critical days. In such a spirit on my part and on yours we face our common difficulties. They concern, thank God, only material things. Values have shrunk to fantastic levels; taxes have risen; our ability to pay has fallen; government of all kinds is faced by serious curtailment of income; the means of exchange are frozen in the currents of trade; the withered leaves of industrial enterprise lie on every side; farmers find no markets for their produce; and the savings of many years in thousands of families are gone. More important, a host of unemployed citizens face the grim problem of existence, and an equally great number toil with little return. Only a foolish optimist can deny the dark realities of the moment. And yet our distress comes from no failure of substance. We are stricken by no plague of locusts. Compared with the perils which our forefathers conquered,...

Words: 1182 - Pages: 5

Premium Essay

Dark Side of Entrepreneurship

...Entrepreneurship and Small Business Element CW/1 Individual Essay ‘Entrepreneurship is said to benefit society in many ways, however there is also said to be a dark side to entrepreneurship. Drawing on academic literature, consider the downsides of entrepreneurship.’ Introduction Entrepreneurship is portrayed by society and media as a positive concept, often praised for the creation of jobs and innovation. Individual entrepreneurs, such as Steve Jobs and Richard Branson, are idolized and perceived as enthusiastic and ambitious individuals. However not everything is as positive as it seems. In recent years, there has been a vast emergence of academic literature based around the ‘dark side’ of entrepreneurship, a concept that was first explored and introduced by Baumol (1990). Baumol introduced a different approach to the widely accepted Schumpeterian model of entrepreneurship, where he suggested that entrepreneurship could be unproductive and even destructive. This essay will discuss and evaluate the literature of the ‘dark side’ of entrepreneurship. Individual Psychological Factors The ‘dark side’ of entrepreneurship has been thoroughly investigated by a range of academics, and is discussed in many pieces of literature. A key area of focus in these seems to be the psychological factors that entrepreneurs possess as individuals, and how these factors can create all sorts of problems. Entrepreneurs are often portrayed as creative, ambitious and enthusiastic...

Words: 2842 - Pages: 12